سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خسته ام..........

نه اینکه کوه کنده باشم! نه..

دل کنده ام.........




تاریخ : یادداشت ثابت - جمعه 92/4/8 | 6:51 عصر | نویسنده : mohamad.17 | نظر

گذرکن ای رهگذرحوالی دل من توقف ممنوع است

من نه عــاشــق هستم  ونه محتاج نگاهی که بلغزد برمن...

من خودم هستم ویک حس غریب

که به صد عشق وهوس می ارزد!

من خودم هستم ویک دنیا ذکر

که درونم لبریز شده ازشعر حقیقت جویی!

من دلم می خواهد ساعتی غرق درونم باشم

عاری از عاطفه ها .تهی از موج سراب

دورتر از ر فقا. خالی از هر چه فِراق!

من نه عــاشــق هستم و  نه حزین غم تنهایی ها

من نه عاشــق هـستم  ونه محتاج نوازش یا مهر

من نه عاشق هستم و نه آلوده به افکارپلید

من دلم تنگه خودم گشته وبس...!

منشینید کنارم پی دلجویی وخوش گفتاری که دلم از سخنان غم وشادی پراست

من نه عاشق هستم ونه دلداده به گیسوی بلند

من نه عاشــق هـستم  ونه محتاج عشق

من خودم هستم ومِی    بادلم هستم وهم سازِی نی

مستی ام را نپرانید به یک جمله ...."هی! "




تاریخ : یادداشت ثابت - دوشنبه 91/11/10 | 11:31 صبح | نویسنده : mohamad.17 | نظر


ای کسانی که در این کشمکش عید سعید
سر خوش و می زده با روی سپید
غرق در شوکت و در مکنت و بد مستی پول
به سیاهی شب بخت بدم می خندید
می نپرسید چرا؟؟
از چه این هموطن لخت به این صورت زشت
رو سیه ساخته و کو به کو افتاده به راه؟؟
آری ای هموطنان
سرگذشتیست مرا تیره در این روی سیاه...

لحظه ای محض خدا خویش فراموش کنید
غم پنهانی من گوش کنید...
در دل آتش عشق
در غم خاموشی
وز همه تلخی جانسوز که یک عمر کشید
قلب من بس که تپید
قلب من بس که شکست
نفسم بس که در اعماق دلم نعره کشید
هوسم بسکه به مغزم کوبید
پای یک مشت ستمکار فرومایه پست
بسکه برخاک سیاهم مالید
مثل یک قطره سرشک
ازدل خون
زندگی بر لب چشمم غلطید...
 سر آهسته زمین خورد و تن سرد زمین
لاشه مرده روحم بوسید
مغز بیچاره بختم پوسید...
نفسم.. .
هر چه بیهوده مرا کشت بسم بود بسم
نفس بی کسم ای زنده دلان قطع کنید
سینه ام چاک کنید
این غبار سیه از روی رخم پاک کنید...
به چه کار آیدم این چشمه خون؟!
این تن مرده عشق  
که تن زنده من کرده چنین آواره
از کف سینه ام آرید برون...
ببرید...
ببرید در بیابان سکوت
زیر مشتی لجن و سنگ سیه خاک کنید...!

آری ای هموطنان
چشمه عشق در این ملک سراب است سراب
 پایه عشق ورفاقت پاک خراب است خراب!!!




تاریخ : یادداشت ثابت - دوشنبه 91/11/10 | 11:30 صبح | نویسنده : mohamad.17 | نظر

 

عجب صبری خدادارد !

اگر من جای او بودم

همان یک لحظه اول

که اول ظلم را می دیدم

جهان را با همه زیبایی و زشتی

بروی یکدگر ویرانه می کردم..!

 

عجب صبری خدا دارد !

اگر من جای او بودم

که در همسایه صدها گرسنه چند بزمی گرم عیش و نوش می دیدم

نخستین نعره مستانه را خاموش آندم

بر لب پیمانه می کردم..!

عجب صبری خدا دارد!

اگر من جای او بودم

که می دیدم یکی عریان و لرزان دیگری پوشیده از صد جامه رنگین

زمین و آسمان را

واژگون مستانه می کردم...

اگر من جای او بودم

نه طاعت می پذیرفتم

نه گوش از بهر استغفار این بیدادگرها تیز کرده

پاره پاره در کف زاهد نمایان سبحه صد دانه می کردم..!

عجب صبری خدا دارد!

اگر من جای او بودم

برای خاطر تنها یکی مجنون صحراگرد بی سامان

هزاران لیلی نازآفرین را کو به کو

آواره و دیوانه می کردم..!

عجب صبری خدا دارد

اگر من جای او بودم

بگرد شمع سوزان دل عشاق سرگردان

سراپای وجود بی وفا معشوق را

پروانه می کردم..!

عجب صبری خدا دارد!

اگر من جای او بودم

بعرش کبریائی با همه صبر خدایی

تا که می دیدم عزیز نابجائی ناز بر یک ناروا گردیده خواری می فروشد

گردش این چرخ را

وارونه بی صبرانه می کردم..!

عجب صبری خدا دارد!

اگر من جای او بودم

که می دیدم مشوش عارف و عامی ز برق فتنه این علم عالم سوز مردم کش

بجز اندیشه عشق و وفا معدوم هر فکری

در این دنیای پر افسانه می کردم...

چرا من جای او باشم

همین بهتر که او خود جای خود بنشسته و تاب تماشای تمام زشتکاریهای این مخلوق را     دارد

وگرنه من جای او چو بودم

یکنفس کی عادلانه سازشی

با جاهل و فرزانه می کردم..!




تاریخ : یادداشت ثابت - دوشنبه 91/11/10 | 11:28 صبح | نویسنده : mohamad.17 | نظر


نیمه شب آواره و بی حس و حال

 در سرم سودای جامی بی زوال
پرسه ایی آغاز کردیم در خیال

 دل بیاد آورد ایام وصال...
دل بیاد آورد اول بار را

 خاطرات اولین دیدار را
آن نظر بازی آن اصرار را

 آن دو چشم مست آهو وار را...
همچو رازی مبهم و سر بسته بود

 چون من از تکرار او هم خسته بود
امد و هم اشیان شد با من

 هم نشین و هم زبان شد با من
دامنش شد خوابگاه خستگی

 این چنین آغاز شد دلبستگی

وای از آن شب زنده داری تا سحر

وای از آن عمری که با او شد به سر

مست او بودم زه دنیا بی خبر

 دم به دم این عشق میشد بیشتر...
آمد و در خلوتم دم ساز شد

گفتگوها بین ما آغاز شد:

گفتمش...
گفتمش در عشق پا برجاست دل

 گر گشایی چشم دل زیباست دل
دل زعشق روی تو حیران شده

در پی عشق تو سرگردان شده
گفت...   
گفت در عشقت وفادارم بدان

من تو را بس دوست میدارم بدان
شوق وصلت را به سر دارم بدان

چون تویی مخمور خمارم بدان...
با تو شادی می شود غم های من

 با تو زیبا می شود فردای من...

گفتمش عشقت به دل افزون شده

دل ز جادوی رخت افزون شده

جز تو هر یادی به دل مدفون شده

عالم از زیباییت مجنون شده...
بر لبم بگذاشت لب یعنی خموش

 طعم بوسه از سرم برد عقل و هوش...
در سرم جز عشق او سودا نبود

 بهر کس جز او در این دل جا نبود
دیده جز بر روی او بینا نبود

همچو عشق من هیچ گل زیبا نبود...
خوبی او شهره آفاق بود در نجابت در نکویی طاق بود...
روزگار....
روزگار اما وفا با ما نداشت

 طاقت خوشبختی ما را نداشت
پیش پای عشق ما سنگی گذاشت

 بی گمان از مرگ ما پروا نداشت...

آخر این قصه هجران بود و بس

 حسرت و رنج فراوان بود و بس...
یار ما را از جدایی غم نبود

 در غمش مجنون عاشق کم نبود

بر سر پیمان خود محکم نبود

سهم من از عشق جز ماتم نبود...
با من دیوانه پیمان ساده بست

 ساده هم آن عهد و پیمان را شکست

بی خبر پیمان یاری را گسست

 این خبر ناگاه پشتم را شکست
آن کبوتر عاقبت از بند رفت

 رفت و با دلداری دیگر عهد بست
با که گویم او که هم خون من است

 خصم جان و تشنه خون من است
بخت بد بین وصل او قسمت نشد

 این گدا مشمول اون رحمت نشد
آن طلا حاصل به این قیمت نشد

 عاشقان را خوش دلی تقدیر نیست
با چنین تقدیر بد تدبیر نیست

 از غمش با دود و دم هم دم شدم
باده نوش غصه او من شدم

 مست و مخمور و خراب از غم شدم...

 زره زره آب گشتم کم شدم  

آخر آتش زد دل دیوانه را

آخر آتش زد دل دیوانه را
سوخت بی پروا پر پروانه را...
عشق من...... 
عشق من از من گذشتی خوش گذر

 بعد از این حتی تو اسمم را نبر
خاطراتم را تو بیرون کن ز سر

دیشب از کف رفت فردا را نگر
اخر این یک بار از من بشنو پند

 بر منو بر روزگارم دل نبند
عاشقی را دیر فهمیدی چه سود 

 عشق دیرین گسسته تار و پود
گر چه آب رفته باز اید به رود

 ماهی بیچاره اما مرده بود ...
بعد از این هم آشیانت هر کس است 
باش با او یاد تو ما را بس است!!!




تاریخ : یادداشت ثابت - دوشنبه 91/11/10 | 11:24 صبح | نویسنده : mohamad.17 | نظر

  • ایران کاشی
  • سوء زن
  • کارت شارژ همراه اول